OKR و KPI هر 2 سیستمهایی برای تعیین اهداف و اندازهگیری نتایج هستند که علیرغم تفاوتهای بسیار زیاد، گاهی شباهتهایی هم دارند. در این مقاله ابتدا به مفهوم اصلی هر کدام از آنها پرداخته و در نهایت تفاوتها و شباهتهای آنها را با شما به اشتراک میگذاریم.
چرا اندازهگیری نتایج مهم است؟
هرچیزی را می توان اندازه گرفت. هرچیزی که به هر شکلی قابل مشاهده باشد مناسب یکی از انواع روشهای اندازه گیری است. میزان «مبهم بودن» آن اندازه گیری اهمیتی ندارد، اگر چیز بیشتری به دانسته های قبلی تان اضافه کند، به هر حال اندازه گیری به حساب می آید. چیزهایی را که شاید از نظر خیلی ها اندازه گیری شان نشدنی باشد، اغلب به کمک روش های به نسبت سادهی اندازه گیری می توان اندازه گرفت.
آنچه خواندید قسمتی از کتاب ” چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم” نوشته داگلاس هوبارد بود. طبیعتا بدون اندازهگیری درست و دقیق نمیتوانیم بفهمیم عملکرد ما تا چه اندازه موثر بوده است؟ کجا درست عمل کردهایم؟ کجا اشتباه کردهایم؟ کجا نیاز به اصلاح و بازبینی دارد؟ در مجموع آیا در رسیدن به خواستههایمان موفق بودهایم؟
به عبارتی فرقی نمیکند مشغول چه کسب و کاری هستید، اگر میخواهید آن را گسترش دهید باید بتوانید به کمک ابزارهایی، نتایج عملکردها را اندازه گیری البته این نکته را از یاد نبرید که برای هر واحد تولیدی بین 2 تا 5 نتیجه کلیدی در نظر زیرا تعداد بیشتر باعث پیچیدگی اهداف میشوند.
OkR چیست؟
OKR مخفف Objectives and Key Results بوده و همانطور که از نامش پیداست، متغیری جهت بررسی اهداف و نتایج کلمات کلیدی و اندازهگیری آنهاست. OKR متغیری قابل اندازهگیری است و معمولا توسط مدیران تدوین میشود و نشان میدهد که سازمان تا چه اندازه به اهداف مهم و کلیدی خود نزدیک شده است.
همه افراد سازمان موظف به دنبال کردن OKR هستند و عدم رعایت این متغیرها موجب بینظمی خواهد شد. هدف روش OKR این است که مناطق بهبود را برای سه ماهه مشخص و توجه تیم شما را بر ارائه نتایج تجاری ارزشمند متمرکز کند.
اگر برای شرکت خود یک رویای بزرگ (یک هدف نهایی الهام بخش) دارید، برای رسیدن به آن به این متغیرها نیاز خواهید داشت.
بهترین فرمول ساخت این روش به این صورت است:
جاهای خالی میتوانند به این صورت پر شوند:
برای آشنایی بیشتر با این مفهوم پیشنهاد میکنیم مقاله OKRs (Objectives and Key Results) را مطالعه کنید.
KPI چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator) یا همان KPI، به ما نشان میدهد، یک سازمان چقدر در رسیدن به اهداف کلیدی خود موفق بوده است. به طور خلاصه یک شاخص عملکرد خوب این اطلاعات را در اختیار شما میگذارد:
- شواهد عینی از مسیر پیشرفت در جهت دستیابی به یک نتیجه مطلوب
- شناسایی اقداماتی که منجر به تصمیم گیری میشوند
- مقدار تغییر عملکرد در طول زمان
- میزان کارایی، اثربخشی، کیفیت، مدت زمان، رفتار، کارایی پروژه، کارایی فردی و بهره برداری از منابع
تفاوت KPI و OKR
KPI شاخصی برای اندازهگیری عملکرد است و ربطی به نتیجه ندارد! این یعنی نتایجی مانند “افزایش درآمد” و “سود” را نمیتوانیم به عنوان KPI در نظر بگیریم. چون هر نتیجهای که به دست میآوریم حاصل چندین فعالیت مختلف است؛ نه فقط یک فعالیت خاص.
هر KPI باید تنها یک عملکرد حیاتی را دنبال کند و خودش شامل عملکردهای دیگری نباشد. مثلاً اگر KRI ما “افزایش سود” باشد، KPI ها میتوانند مرتبط با چندین فعالیت مختلف مثل افزایش نرخ تبدیل بازکنندگان به مشتری، کاهش نرخ ریزش کاربران و نسبت محصولات قدیمی به جدید، متوسط خرید هر کاربر از طریق فروش تلفنی باشد.
پس متوجه شدیم که KPI یک شاخص است اما OKR همانطور که در بالا اشاره کردیم یک سیستم است و در بیشتر موارد وقتی KPI مشکلی دارد یا زمانی که قصد داریم کاری جدید را شروع کنیم که پیشتر از این در KPI موجود نبوده از آن استفاده میکنیم.
سخن پایانی…
هر چند این 2 مفهوم شباهتهای زیادی دارند اما دو موضوع کاملا متفاوتاند و کاربردهای خاص خود را دارند. نظر شما چیست؟ به نظر شما چه زمانی باید از OKR و چه زمانی باید از KPI استفاده کنیم؟